یکشنبه ۹ اسفند ۱۳۹۴ - ۱۰:۱۵
مدل های توسعه غربی، ناموزون و ناقص است

حوزه/ توسعه سازمان ملل نقد کلیدی به تئوری ها و مدل های توسعه گذاشته و بیان کرده است که این مدل توسعه که در ۳۰ کشور جهان انجام شده است قابل تجویز به ۲۰۰ کشور جهان نیست ولی متاسفانه مابقی کشورهای جهان، این مدل را قبله آمال خود کرده اند و به دنبال رسیدن به این جایگاه هستند.

به گزارش خبرگزاری «حوزه»، دکتر خاکبان شب گذشته در دومین نشست علمی «دین و توسعه از نگاهی دیگر»که  در موسسه فرهنگی  فهیم  قم و  با حضور پژوهشگران حوزه دین برگزار شد گفت: تجربه تاریخی در 400 سال اخیر نشان می دهد که ما با دو گروه مواجه بوده ایم، نخست گروهی که به تجدد ، گرایش داشتند و سعی داشتند که دین را از صحنه خارج کنند و بگویند که بشر به دین نیاز ندارد.

وی افزود: گروه دیگر که سنت گرایان هستند بیان می کردند که جهان مدرن عامل بی دینی و شقاوت است و انسان را بدبخت می کند ولی خروجی این سالها نشان داده است که نه دین و نه مدرنیته و توسعه قابل نادیده گرفتن است.

استاد دانشگاه بیان کرد: کسانی که به دنبال جمع بین سنت و تجدد بودند با یک مشکل مواجه شدند و آن این که مشاهده کردند که آموزه های دینی با تمام محورهای توسعه قابل جمع نیست.

دین پژوه کشور بیان کرد: در حال حاضر چنین معضل و مشکلی در سطح ملی و جهان اسلام و نخبگان پست مدرن مطرح است؛ بازگشت به دین در عین حفظ توسعه، مشکلات بسیاری بوجود آورده است که بیان شده است که بعضی از مصادیق این دو باید در مواجه با هم نادیده گرفته شود.

وی گفت: به همین جهت امروز باید تکلیف خود را با نسبتی که بین دین و توسعه وجود دارد مشخص کنیم که این مساله یک ضرورت ملی و جهانی است.

چهار نسبت بین دین و توسعه

خاکبان افزود: چهار نسبت بین دین و توسعه وجود دارد که نخستین آن، تباین است که یا از نوع تضاد می باشد که ماتریالیست ها چنین تفکری داشتند و یا تباین مکمل است که امثال دکتر سروش چنین تصوری دارند که بیان می کنند که دین ما حوزه اقلیتی است که کاری با مسایل دنیوی و اجتماعی ما ندارد و با تلقی اقلی از دین، آنها بین سنت و تجدد جمع می کنند که تجدد به نیازهای مادی  و دین به نیازهای متعالی ما جواب می دهد.

استاد دانشگاه بیان کرد: نظریه و احتمال دوم، تساوی بین دین و توسعه است و به این معنی است که هرچه دین می گوید توسعه نیز آن را بیان می کند که البته کسی نیز به این مسئله قائل نیست.

دین پژوه کشور بیان کرد: رابطه سوم، عام و خاص من وجه است که این اشتراک و افتراق دو شاخه می شوند،‌یعنی در جایی که دین محور است و در جایی که توسعه محور است که حوزویان ما قائل به عام و خاص من وجه نوع اول است.

وی گفت: در اسلامی سازی علوم انسانی بیان می کنیم که آموزه های جهان مدرن و آموزه های اسلامی هرگاه دو مسئله متفاوت را مطرح کردند باید آموزه های اسلامی را پذیرفت.

خاکبان افزود: نوع دیگر عام و خاص من وجه آن است که توسعه محور باشیم؛ این افراد توسعه را محور قراردادند و گفتند که هرجا که آموزه های دینی و وحیانی با هرجایی که آن را توسعه می نامند تعارضی ایجاد شود، دین باید خود را با آن مطابق کند.

وی بیان کرد: نوع دیگر، عام و خاص مطلق است که بیان می شود که دین حقیقتی است که توسعه را دل خود دارد و هادی و مولد آن است.

دین پژوه کشور بیان کرد: برای رسیدن به دیدگاه مختاز باید تکلیف خود را با تعریف دین و توسعه مشخص کنیم؛ در اینجا دو دین و توسعه مطلوب وموجود داریم که در این زمینه یک ماتریس چهاروجهی تولید می شود.

خاکبان گفت: کسی که به دنبال مشخص کردن دین و توسعه است باید تکلیف خود را با این دو تعریف دین و توسعه مشخص کند که منظور او کدام یک از این شقوق است.

وی افزود: مقایسه دین موجود با توسعه موجود اشتباه است زیرا هر دو دچار نقص و خطا هستند؛ یعنی معرفت دینی موجود نمی تواند مبنای قضاوت در زمینه توسعه موجود باشد زیرا این معرفت دینی آسیب دیده است یعنی هم به شکل ناقص استنباط و ارایه شده است و هم برخی ازنقاط آن را به خطا استنباط کرده ایم.

این محقق بیان کرد: بحث احیای معرفت دینی و اصلاح معرفت دینی سالها است که در جامعه ما مطرح است و عده زیادی در این زمینه به انحراف رفته اند و خسارات بسیاری در این زمینه داده ایم؛ یعنی برخی جوانان که دغدغه دین داشتند و توسعه را نیز دنبال می کردند به بیراهه رفتند چون تخصص کاملی نسبت به دین نداشتند؛ مثل افرادی که عضو سیستم مجاهدین خلق شدند و دین شناسی جدیدی خلق کردند.

دین پژوه کشور بیان کرد: این افراد بیان می کنند که معرفت موجود نمی تواند به تمام پرسش های امروز در حوزه توسعه پاسخ دهد؛ البته امام راحل و شهید مطهری و رهبر انقلاب نیز به دنبال اصلاح این مساله هستند که پاسخ های نیاز جامعه و انسان معاصر را از دین بگیرند و ارایه کنند.

خاکبان  گفت: افرادی که دین و توسعه موجود را با هم مقایسه می کنند اشتباه استراتژیکی مرتکب می شوند و باید از این کار حذر کنند؛ حال اگر بخواهیم دین موجود را با توسعه مطلوب مقایسه کنیم از جهتی این امر قابل دفاع است زیرا توسعه مطلوب برای پژوهشگر به یک محک مبدل می شود که می توانیم از این جهت یک نظر مشخص ارایه کنیم.

وی افزود: تئوری های مرتبط با توسعه هنوز دچار نقص است و کسانی که توسعه محور هستند باید پیش نیاز اصلی خود یعنی دیدگاه خاص این عرصه را بیابند.

خاکبان  بیان کرد: مقایسه دین مطلوب و توسعه موجود نیز قابل دفاع است؛ یعنی اگر نگاه ما به دین مطلوب است می توانیم این مساله را ملاک نقد توسعه موجود قرار دهیم.

دین پژوه کشور بیان کرد: حالت چهارم مقایسه دین مطلوب و توسعه مطلوب است که این مساله بهترین حالت است که می توانیم به بهترین شکل این دو را از هم بازشناسی کنیم.

وی گفت: مثلا امروز حقوق بشر موجود هم دارای نقص است و هم خطا و به همین خاطر نمیتوانیم این مساله را مبنایی برای نسبت سنجی آن با دین قرار دهیم.

خاکبان اظهارکرد: توسعه سازمان ملل نقد کلیدی به تئوری ها و مدل های توسعه گذاشته و بیان کرده است که این مدل توسعه که در 30 کشور جهان انجام شده است قابل تجویز به 200 کشور جهان نیست ولی متاسفانه مابقی کشورهای جهان، این مدل را قبله آمال خود کرده اند و به دنبال رسیدن به این جایگاه هستند.

وی افزود: بخش توسعه سازمان ملل بیان می کند که اگر این مدل توسعه برای همه کشورهای جهان قابل استفاده شود کره زمین ظرفیت تحمل ارایه این اسباب را ندارد.

خاکبان بیان کرد: خروجی این مدل توسعه، نه تنها منجر به ترمیم شکاف طبقاتی نشده است بلکه این شکاف را در جامعه جهانی بیشتر کرده است؛ تارو، مشاور کلینتون بیان می کند که نابرابری درآمد مردم جهان در دهه گذشته به دو برابر رسیده است.

دین پژوه کشور بیان کرد: نابرابری فزاینده و بی خانمانی مردم در آمریکا مورد مطالعه این اقتصاددان آمریکایی است و بیان می کند که این تشدید شکاف طبقاتی در کشورهای توسعه یافته نیز وجود دارد.

وی گفت: کوفی عنان بیان کرده است که جهانی شدن(تکثیر این مدل توسعه موجود در بلوک غرب) فرصت های جدیدی ایجاد می کند ولی در حال حاضر، منافع آن به شکل ناموزونی توزیع می شود و هزینه های آن را نیز همه مردم می پردازند.

 

اخبار مرتبط

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha